به گزارش تحریریه، پس از درگیری نظامی مدتی قبل هند و پاکستان، رسانه خصوصی توتیاو (متعلق به شرکت فناوری بایتدنس چین) هشدار داد که اقدامات برنامه ریزی شده دهلینو، از قطع آب تا جنگ رسانهای، تنها یک معنا دارد: هند دیگر به سازوکارهای سنتی تنشزدایی پایبند نیست.
بهنظر میرسد نخستوزیر هند، نارندرا مودی، همچنان حاضر نیست از مواضعش کوتاه بیاید.
در حالی که انفجار مرگبار در غرب پاکستان در تاریخ ۲۲ مه ۲۰۲۵ فضای منطقه را ملتهب کرده بود و انتظار میرفت کشورهای بزرگ برای آرامسازی اوضاع وارد عمل شوند، اما مودی خلاف جریان حرکت کرد. در نخستین ساعات ۲۴ مه، مودی بهطور ناگهانی اعلام کرد «پاکستان دیگر به منابع آبی تحت کنترل هند دسترسی نخواهد داشت.»
این سخنان در حالی بیان شد که هنوز خاکستر حادثه انفجار در مرز غربی پاکستان سرد نشده بود. همه تصور میکردند هند در این شرایط حساس، از خود خویشتنداری نشان خواهد داد—چرا که ثبات منطقهای، منافع مشترک همه قدرتهاست.
اما تنها دو روز بعد از حادثه، دهلینو ناگهان وارد میدان شد.
نخستوزیر هند در سخنانی تند گفت: پاکستان باید تاوان رفتارهایش را بدهد و دیگر حق استفاده از منابع آبی که در قلمرو هند قرار دارد، ندارد.
لحن شدید و واژگان آتشین مودی، تنشها را بهسرعت افزایش داد. این فقط یک واکنش دیپلماتیک ساده نبود؛ بلکه گامی حسابشده در راستای یک مانور ژئوپلیتیک گستردهتر بود.
مناقشه بر سر رودخانه سند؛ «قطع آب» تیر خلاص هند است
مناقشهی تاریخی هند و پاکستان بر سر سامانهی آبی رودخانه سند، دهههاست که ادامه دارد؛ اختلافی ریشهدار و استراتژیک که بار دیگر کانون تنشهای منطقهای شد.
در سال ۱۹۶۰، دو کشور با میانجیگری بانک جهانی «پیمان آب رود سند» را امضا کردند. بر اساس این توافق، مکانیزم «سه رود شرقی، سه رود غربی» شکل گرفت:
هند کنترل سه رودخانه شرقی (بیاس، راوی و ستلج) را در اختیار گرفت، و پاکستان از سه رود غربی (سند، جِهِلِم و چِناب) بهرهمند شد.
هرچند طی دهههای گذشته اختلافاتی جزئی میان دو طرف بروز کرد، اما به طور کلی، یک «تعادل شکننده» در منطقه برقرار بود—تا اینکه طی سالهای اخیر، این موازنه بهطور محسوسی دچار تزلزل شد.
هند بهصورت مکرر پروژههای سدسازی و نیروگاههای برقآبی را بر روی رودهای غربی آغاز کرد؛ رودهایی که طبق توافق، باید در اختیار پاکستان باشند. این اقدامات بارها با اعتراض شدید اسلامآباد همراه بود.
اما این بار، مودی پا را از حد فراتر گذاشت. او صراحتاً اعلام کرد که پاکستان دیگر نمیتواند به منابع آبیای که تحت کنترل هند است، تکیه کند. به نوشته روزنامه هندوستان تایمز، وزارت منابع آبی هند به بررسی و تدوین طرحهایی برای احداث مجموعهای از پروژههای کوچک ذخیرهسازی آب پرداخت که هدفشان محدود کردن تدریجی جریان آب بهسوی پاکستان است.
اگر این پروژهها اجرایی شوند، پیامدهای آن برای پاکستان بسیار سنگین خواهد بود: سیستم کشاورزی و آبیاری این کشور—که تا حد زیادی به جریان منظم آب وابسته است—مختل خواهد شد و بخش وسیعی از معیشت مردم دچار آسیب مستقیم میشود.
این تنها یک تهدید یا واکنش آنی نیست؛ بلکه نشاندهنده یک استراتژی عمیق و از پیش طراحیشده برای «فشار سیستماتیک» بر پاکستان بوده است.
عملیات «سینابار» و جنگ رسانهای در موازات قطع آب
در حالیکه اقدام «قطع آب» از سوی هند یک حرکت عملی و سختافزاری محسوب میشد، اما خطرناکتر، نبرد نرمافزاری و رسانهایای بود که همزمان در پشت پرده در حال پیشرفت بود، نبردی که ظاهراً نرم، اما زهر آن کشندهتر بوده است.
در اواسط ماه مه ۲۰۲۵، وزارت امور خارجه هند با همکاری شورای امنیت ملی این کشور، بهطور رسمی عملیات تبلیغاتی گستردهای با رمز «سینابار» را آغاز کرد. هدف اصلی این عملیات، مشروعسازی سیاستهای ضد پاکستانی هند در عرصه بینالملل بود، به زبان ساده، هند میخواهد مواضع تهاجمیاش را در لباس «دفاع مشروع» به جهان معرفی کند.
بر اساس افشاگری روزنامه ایندین اکسپرس، اجزای این عملیات عبارت بودند:
- ارسال بیانیههای سیاستی به اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل؛
- توزیع «دستورالعملهای عملیاتی» به تمامی سفارتخانههای خارجی در دهلینو؛
- انتشار گسترده ویدئوهای کوتاه در پلتفرمهایی مانند توییتر (اکس) و یوتیوب؛
- راهاندازی کمپینهایی با برچسبهای هماهنگ مانند #IndiaFightsBack و #IndiaVictimNation.
ویژگی محوری این عملیات رسانهای آن بود که از وارد شدن به منطقهای پیچیدهی ژئوپلیتیکی پرهیز میکرد و تنها یک پیام ساده را فریاد میزد:
«هند قربانی است، پاکستان مسبب بحران است.»
این همان چیزی بود که میتوان آن را «جراحی افکار عمومی» در سطح بینالملل نامید؛ عملیات دقیق، هدفمند و هماهنگ برای تغییر برداشت جهانی از واقعیت. در داخل کشور نیز، این عملیات مانند یک «هدایت هدفمند احساسات» به دنبال آن بود که افکار عمومی را با دولت همسو کند.
این جنگ روانی، در کنار سیاست «قطع آب»، دو بال یک استراتژی بزرگتر را تشکیل میدادند: از یکسو فشار عملی بر پاکستان، و از سوی دیگر ساختن روایتی مشروع و مردمی برای حمایت از این سیاست.
و نتیجه آن؟ تقویت جایگاه دولت مودی در داخل، و کاهش هزینههای دیپلماتیک در خارج.
اخراج دیپلماتها و تعلیق مذاکرات مرزی؛ هند و پاکستان وارد فاز «انجماد دیپلماتیک» شدند
در تاریخ ۲۰ مه، هند و پاکستان بهطور همزمان و متقابل، هر یک یک دیپلمات ارشد طرف مقابل را از کشور خود اخراج کردند. دلیل رسمی، همان عبارت همیشگی بود: «فعالیتهایی مغایر با مأموریت دیپلماتیک.»
اما اینبار، فضا بهمراتب متفاوتتر و خطرناکتر بود.
در حالی که هنوز پیامدهای انفجار خونین در غرب پاکستان بهطور کامل روشن نشد و تهدید قطع آب نیز در آستانه اجرا بود، چنین اقدامی از سوی دو کشور، سیگنالی شدیداللحن و هشداردهنده تلقی میشد.
مذاکرات از پیش برنامهریزیشده میان افسران مرزی دو کشور، که قرار بود در اوایل ژوئن برگزار شود، «تا اطلاع ثانوی» به حالت تعلیق درآمد. مرکز هماهنگی امور آسیای جنوبی وابسته به سازمان ملل نیز اعلام کرد که ارتباطات دیپلماتیک میان هند و پاکستان عملاً در آستانه انجماد کامل قرار گرفت.
این وضعیت، از نظر امنیت منطقهای بسیار نگرانکننده بوده است. وقتی ابزارهای دیپلماتیک و کانالهای گفتوگو مسدود میشوند، احتمال سوءتفاهمها و محاسبات اشتباه بهطور تصاعدی افزایش مییابد. در چنین شرایطی، حتی یک درگیری جزئی در مرز میتواند بهغلط بهعنوان «اقدام عمدی» تفسیر شود و آتش یک درگیری تمامعیار را شعلهور سازد.
در واقع، در چنین فضای متشنجی، سکوت میتواند خطرناکتر از تهدید علنی باشد.
چرا حالا؟ ریشه بحران در داخل هند است، نه فقط در روابط با پاکستان
در حالی که نگاه بسیاری از ناظران خارجی به سمت اقدامات تهاجمی هند علیه پاکستان دوخته شده، سؤال کلیدی این بود که چرا دولت مودی در این برهه زمانی خاص دست به چنین اقداماتی میزند؟
پاسخ را باید در درون هند جستوجو کرد، نه فقط در مرزهای پرتنش با پاکستان.
در اوایل سال ۲۰۲۵، درگیری هوایی کوتاهمدتی میان هند و پاکستان رخ داد—نبردی که از نگاه بسیاری در داخل هند، یک شکست پنهان برای دهلینو بود. نهتنها نیروی هوایی هند نتوانست برتری مشخصی بهدست آورد، بلکه ضعفهایی در هماهنگی عملیاتی و کارایی جنگافزارهای آن نیز آشکار شد.
دولت مودی تلاش کرد تا با سکوت و مدیریت رسانهای، فضا را آرام کند. اما رسانههای ملیگرا در هند، جریان را به سمت دیگری بردند: موجی از احساسات وطنپرستانه و شعارهای «هند تحقیر شد» و «باید پاسخ داد» فضای سیاسی و اجتماعی کشور را دربر گرفت.
در این شرایط، دولت مودی نیاز به اقدامی محسوس اما قابلکنترل داشت—نه بهحدی که به جنگ مستقیم منجر شود، و نه آنقدر منفعل که ضعف تلقی شود.
پاسخ او، سیاست قطع آب بود: اقدامی با شدت متوسط، ریسک قابل مدیریت، و بازتاب رسانهای بالا.
در کنار آن، عملیات رسانهای «سینابار» نیز برای پشتیبانی افکار عمومی در داخل و جلب مشروعیت در سطح بینالملل به اجرا درآمد.
مودی نهفقط در حال بازی در صحنه منطقهایست، بلکه در حال مدیریت یک بحران مشروعیت در داخل نیز هست—و این سیاست دوگانه، فعلاً او را در هر دو جبهه سرپا نگه داشته است.
این نقشه یک تصمیم لحظهای نبود؛ هند در حال اجرای «سیاست مشتزنی مرحلهای» است
از قطع آب گرفته تا اخراج دیپلماتها، از عملیات رسانهای «سینابار» تا تعلیق مذاکرات مرزی— اینها واکنشهای پراکنده یا لحظهای نیستند؛ بلکه قطعات یک «مجموعه اقدامات هدفمند هستند که با ریتمی منظم اجرا میشوند.
دولت مودی در حال پیادهسازی یک الگوی جدید از تقابل است:
مدلی که در آن هند میتواند پاسخ سخت بدهد، بدون آنکه مستقیماً وارد جنگ شود.
مدلی که هم احساسات داخلی را راضی نگه دارد، و هم در عرصه جهانی، جلوهای از خویشتنداری و مشروعیت را به نمایش بگذارد.
اما سؤال اساسی اینجاست:
آیا پاکستان همچنان سکوت خواهد کرد؟
در جنوب آسیا، آب فقط مایه حیات کشاورزی نیست؛ بلکه ابزار اعمال قدرت ژئوپلیتیک است. اینبار هند نه با گلوله، بلکه با بستن جریان آب وارد میدان شده است. نه با اعزام نیرو، بلکه با سلب منابع حیاتی.
صفآرایی آغاز شده، قطار تنش به راه افتاده—و هنوز کسی نمیداند ایستگاه بعدی کجاست. در چنین موقعیتی، حتی یک اشتباه کوچک یا یک سوءبرداشت ساده، میتواند به انفجاری بزرگ منجر شود.
کسی نمیتواند بیتفاوت بماند؛ نه در دهلی، نه در اسلامآباد، و نه جهان.
پایان/
نظر شما